سهراب باقری :
به کوفه که می رسم
یک هزاره دلم دجله می گرید
و زخم ها
دو باره جاری می شوند
آه
آه
آه
امروز را...
به هر سمت که می نگرم
ابن ملجم است که می وزد
________
دو شعر از مهندس احمد زمانی :
1-
شب در نگاه تو
موج می زند
و آنگاه که در پس
آن سیاهی
سفیدی فلق
در سرخی افق چشم هایت
نمودار می شود
تو را فریاد می زنم
2-
بس هوا سنگین است
و تنفس مشکل
ذهن ها وهم آلود
آسمان پر از دود
مهر وماه خواب آلود
"جای مردان سیاسی
بنشانید درخت
تا هوا تازه شود "
_________
غزاله غلامی :
با چشمانم عکس تو را گرفتم
آرام و بی صدا
آن را میان دلم گذاشتم
تنجه زدی
________
غزل غلامی :
باران آمد نم نم
آدم ها خیس شدند
خوشحال باران
آیا بهار می آید؟
آیا باران قطع می شود؟
من هم در انتظار تو
یعنی بارانم
وخودم باران هستم
تا که بهار آید.